قرآن،پیام های آسمان وعربی متوسطه اول

۴۸ مطلب با موضوع «پیام های آسمان» ثبت شده است

وابستگی به خدا

سخنان حکیمانه 1 

بزرگی گفت : وابسته به خدا شوید .

پرسیدم : چه جوری ؟

گفت : چه جوری وابسته به یه نفر میشی ؟

گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف می زنم

زیاد میرم و میام .

گفت : آفرین .

زیاد با خدا حرف بزن

زیاد با خدا رفت و آمد کن ...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

قدرشناسی

ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺍﻯ ﻏﻼﻣﺶ ﺭﺍ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺩﺍﺩ. ﻏﻼﻡ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ. ﺧﻮﺍﺟﻪ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﻼﻡ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻛﺎش ﻧﻴﻤﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩﻡ. ﺑﺪﻳﻦ ﺭﻏﺒﺖ ﻭ ﺧﻮﺷﻰ ﻛﻪ ﻏﻼﻡ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ؛ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻭ ﻣﺮﻏﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ: ﻳک ﻧﻴﻤﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺲ ﺧﻮﺵ ﻣﻰﺧﻮﺭﻯ.

ﻏﻼﻡ ﻧﻴﻤﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺩﺍﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻗﺪﺭﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺧﻮﺭﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻠﺦ ﻳﺎﻓﺖ. ﺭﻭﻯ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻏﻼﻡ ﺭﺍ ﻋﺘﺎﺏ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺑﺪﻳﻦ ﺗﻠﺨﻰ، ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻯ؟!

ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﺧﻮﺍﺟﻪ؛ ﺑﺲ ﻣﻴﻮﻩ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ. ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺗﻠﺦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻭﻯ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻛﺸﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺮﻁ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﻯ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﻰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﺻﺒﺮ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻠﺨﻰ ﺍﻧﺪک؛ ﺳﭙﺎﺱ ﺷﻴﺮﻳﻨﻰ ﻫﺎﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻳﺪ...

 

ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺗﻠﺨﻴﻬﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺻﺒﻮﺭ ﮔﺮﺩﺍﻥ؛

تا قدردان ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﻴﺮینی هایی باشم که ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩی.....

سخنان حکیمانه 2
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

حقیقت ایمان

حقیقت ایمان

تسلیم توأم با اطمینان خاطر را ایمان گویند. چرا که تا زمانیکه عقیده بدون تسلیم باشد، شخص همچنان در کفر به سر می برد ،

 

در نتیجه مؤمن کسی است که به حق تسلیم باشد و تسلیم قهراً با عمل توأم است و بدون آن مصداق ندارد.

 

پیامبر اکرم (ص) در تعریف ایمان فرموده اند:

 

«ألایمان معرفه بالقلب وقول باللسان وعمل بالارکان»

 

یعنی ایمان شناخت با دل وگفتن با زبان وعمل با ارکان بدن است.

مولای متقیان علی (علیه السلام) می فرماید«إنّ الایمان علی اربع دعائم؛علی الیقین والصبر والعدل والجهاد»

یعنی ایمان بر4 ستون استوار است: صبر، یقین، جهاد وعدالت.

 

شناخت ایمان واقعی از ایمان غیر واقعی

پیامبراکرم (ص) می فرمایند:

 بنده آن گاه نابی وزلالی ایمان را بیابد که برای خدا دوست ودشمن بدارد، پس هرگاه برای خدا دوست بدارد وبرای خدا دشمنی ورزد، بیگمان سزاوار ولایت خداست.

 

 که ایمان واقعی و کامل زمانی تحقق می یابد که روح ایمان با تمام ارزشهایش متجلی گردد، در اینصورت هیچ چیز برای او ارزشمند تر از معبودش و تقید به ایمانش نیست.

 

 

مراتب ایمان
 

ایمان نوعی علاقه شدید الهی و معنوی است، هر چند از استدلالات عقلی سرچشمه گیرد ،

 

همراه با این علاقه، عوامل دیگری نظیر عقیده و استدلال صحیح ، تسلیم و فرمانبرداری ،اطمینان و یقین از روی علم و آگاهی و لطف الهی در شکل گیری ایمان افراد نقش بسزائی دارد در نتیجه با تأثیر این عوامل و شدت و کاهش آنها میزان تجلی ایمان نیز در افراد متفاوت است.

 

«هُوَ الَّذی أَنزَلَ السَکینَةَ فی قُلُوبِ المؤمِنِینَ لِیَزدادُوا إیمَنًا مَعَ إیمَنِهِم وَلله جُنُودُ السَمَوتِ والأرضِ وَکانَ اللهُ علیمًا حَکیمًا .»

 

با دقت در این آیه می توان به این نکته پی برد که ایمان واقعیتی است که قابلیت زیادت و نقصان دارد و همین امر سبب می شود که هر یک از مومنین در درجه و مرتبه ای از ایمان قرار داشته باشند.

 

 

در نتیجه فرد مومن هرگز نباید در یک مرحله از ایمان متوقف گردد چرا که دائماً به سوی درجات بالاتر از علم و عمل گام بر می دارد.

 

امام صادق (ع) در این زمینه می فرمایند:«ان الایمان عشر درجات بمنزله السلم، یصعد منه مرقاه بعد مرقاه»

ایمان همچون نردبان ده درجه دارد که پله پله از آن بالا می روند.

 

 

تفاوت اسلام وایمان
 

« قَالتِ الأعرابُ ءَامَنَّا قُل لم تُؤمِنُوا وَلَکِن قُولُواأسلَمنَا و لَمّا یَدخُلِ الإیمنُ فی قُلُوبِکُم وَ إن تُطیعُوا الله وَرَسُولَهُ لا یَلِتکُم مِن أعمَلِکُم شیئًاإنَّ اللهَ غَفورٌ رَحیمٌ »

 

 برطبق این آیه تفاوت اسلام وایمان درآن است که:

 

 اسلام ، شکل ظاهری وقانونی دارد .

ولی ایمان یک امر واقعی وباطنی است وجایگاه آن قلب آدمی است نه زبان وظاهر او.

اسلام آوردن ممکن است انگیزه های مختلفی در بر داشته باشد، حتی انگیزه های مادی ومنافع شخصی ،

ولی ایمان حتماً از انگیزه های معنوی و علم وآگاهی سرچشمه می گیرد.

 در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم:

 

«الاسلام یحقن به الدم وتؤدی به الامانه، وتستحل به الفروج والثواب علی الایمان»

یعنی با اسلام خون انسان محفوظ وادای امانت او لازم وازدواج با او حلال می شود .

                              ولی ثواب بر ایمان است.

 

 اقسام ایمان:


وَ هُوَ الّذِی أنشَأکُم مِن نَقسٍ وَاحِدَةٍ فَمُستَقَرُ وَ مُستَودعُ قَد فَصَلنَا الایتِ لِقومٍ یفقَهُونَ (8)». در ایـن آیــه انـسان هابـه دو دستـه:

 

 مستـقـر (بـه معنای ثابـت وپـایدار)

 

مستودع (بـه معنـای ناپایدار) تقسیم و دسته بندی شده اند،

 

 مولا علی (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:

«فمن الایمان ما یکون ثابتاً مستقراً فی القلوب ومنه ما یکون عواری بین القلوب والصدور.»

 

 ایمان بر دو قسم است:

یکی ایمانی که در دل ها ثابت وبرقرار.

 

و دیگری درمیان دلها و سینه ها ناپایدار است، تا سرآمدی که تعیین شده است.

نشانه های ایمان

پیامبر (ص) می فرمایند: «إن الرجل لایکون مومنا حتی یکون قلبه مع لسانه سواء ویکون لسانه مع قلبه سواء ولایخالف قوله عمله»

 

 انسان مؤمن نیست مگر آن که دلش بازبانش یکی باشد وزبانش با دلش و گفتارش با کردارش ناسازگار نباشد.

 

فضیلت ایمان
 

ارزش وجایگاه ایمان در دیدگاه معصومین (علیهم السلام) به حدی است که آن را والاترین مقصد برای انسانها دانسته اند.

در حالی که مولای متقیان علی (ع) در تبیین آن فرموده اند :

« إن أفضل ما توسل به المتوسلون إلی الله سبحانه وتعالی، الایمان به وبرسوله والجهاد فی سبیله، فإنّه ذروه الاسلام وکلمه الاخلاص فإنها الفطره»

همانا بهترین چیزی که انسانها می توانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، ایمان به خدا وایمان به پیامبر (ص) وجهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام ویکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است.

 

راه های تقویت ایمان:

 


1) اخلاص در انجام اعمال

 

2) اتصال به قرآن و تدبیرو تامل در آیات الهی

 

3) ذکر و یاد خدا به صورت مداروم و مکرر

 

4) زیادت در انجام اعمال صالح

 

5) به خاطر آوردن سختی های جهنم و خوبی های بهشت

 

6) یادآوری سکرات و سختی های مرگ و عذاب قبر

 

7) توجه به دلائل قدرت الهی مثل طوفان ، زلزله و آتشفشان

 

8) محاسبه اعمال توسط خود انسان و مقایسه آن با آنچه باید باشد

 

9) انجام کامل واجبات و ترک تمامی محرمات دینی

 

10) سعی در انجام مستحبات و ترک مکروهات

 

11) تحقیق و بررسی مالهای حرام و حلام موجود در زندگی

 

12) دوری کردن از شبهات

 

13) تحقیق و پژوهش در سیره صالحین و نیک گامان

 

14) برادری و دشمنی با دیگران در راه خدا و برای خدا

 

15) بذل و انفاق فراوان

 

16) افزودن بر علم و دانش و دوری از جهل و نادانی

 

17) دعوت دیگران به سوی خدا

 

18) پرهیز از گناه

 

19) پرهیز از طمع در امور دنیوی

 

20) یکی کردن عمل و گفتار و تلاش برای پرهیزکاریو تقوا

 

21) شکر نعمت های خداوند و دوری اکید از کفران نعمت

 

22) خوش اخلاقی ، احسان و نیکوکاری

 

23) راست گویی و پرهیز از دروغ حتی مصلحتی

 

24) صبر و بردباری در مسائل و شدائد گوناگون

 

25) دوری از تکبر ، حسادت ، بداخلاقی و عصبانیت


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

مثل قبله نما

مثل قبله‌نما!

عقربه‌های قبله‌نما را ببین که پیوسته لرزان‌اند، مگر زمانی که همسو با قبله باشند.دل آدمی نیز همین طور است،لرزان و مضطرب است مگر این‌که با خدا همسو شود و همواره در یاد خدا باشد.

 پیامبر(ص) همواره دلی آرام داشت. چرا؟ چون پیوسته در یاد خدا بود:«لایقوم و لایجلس الا علی ذکر الله»

در تمام نشست‌ها و برخاست‌ها یاد خدا می‌کرد. البته نه به این معنا که دائم تسبیح به دست بود. بلکه هر کجا می‌خواست کاری انجام دهد، می‌گفت: اگر خدا الان جای من بود، چه می‌کرد؟

 و یاد خدا به این معناست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

نفاق درقرآن

شناخت نفاق و خصوصیات منافقین از آیات قرآن کریم]

"مقدمه "

 نفاق چیست؟

نفاق، ادعای خوب بودن و درستکاری از طرف انسانهای نادرست و نابکار است. نفاق میوه و ثمره کفر است و کفر به معنای پنهان کردن حقایق و وارونه جلوه دادن آنست. منافق در ظاهر مسلمان و در باطن کافر است. در حقیقت نفاق یکی از نشانه‌های کفر در دل است.
گفت بدکار را بد کیفر است
گفت منافق از بدکار بدتر است

نفاق از اعمال کسانی است که به زبان ادعای ایمان و صداقت در اقوال و افعال را می‌کنند، اما در دل حقایق را پنهان کرده و با خودشان صادق نیستند:
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَفۡقَهُونَ ٣﴾ [المنافقون: ٣]
«این (نفاق و دروغگوئی و بازداشتن از دین) بدان خاطر است که ( نخست با زبان) ایمان آورده‌اند و سپس (با دل) کافر شده‌اند، پس بر دلهایشان مهر نهاده شد، و ایشان دیگر (حقیقت را درک نمی‌کنند، و از ایمان چیزی) نمی‌فهمند».

‏ منافق در ظاهر آراسته و طرفدار حقیقت است، گیج و منگ نیست بلکه بسیار خوب حرف می‌زند، اما مانند طبل توخالی فقط صدای قشنگ و بلندی داشته و هیچ مایه ای از خود ندارد:
﴿وَإِذَا رَأَیۡتَهُمۡ تُعۡجِبُکَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن یَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ کَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞۖ یَحۡسَبُونَ کُلَّ صَیۡحَةٍ عَلَیۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ٤﴾ [المنافقون: ٤]
«هنگامی که ایشان را می‌بینی، تیپ و قیافه آنها نظر تو را جلب می‌کند و به شگفتی می‌آورد (و به خود می‌گوئی: چه انسانهای باوقار و برازنده‌ای !) و هنگامی که به سخن در می‌آیند(به علّت قشنگی کلامشان) به سخنانشان گوش فرا می‌دهی. (با وجود این جاذبه‌ی صورت و گیرائیِ گفتار) آنان انگار تخته‌هائی هستند که (بر دیوار) تکیه داده شده باشند (بی‌جان و بی‌ایمان، هیکلهای توخالی، درونهای بی‌نور و صفا، نقشهائی بر در و دیوارها). هر فریادی را بر ضدّ خود می‌پندارند و هر آوازی را به زیان خویش! آنان دشمنان واقعی هستند پس از ایشان برحذر باش. خداوند آنها را بکُشد! چگونه (از حق) رویگردان می‌شوند (و منحرف می‌گردند؟!)».‏

"انواع نفاق"

■نفاق در عقیده:
نفاق در باورها و اعتقادات اسلامی انسان را از دایره اسلام خارج کرده و صاحب آن داخل در آتش جهنم می‌شود. همانطور که خداوند در کتاب خود می‌فرماید:
﴿بَشِّرِ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ بِأَنَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمًا ١٣٨﴾ [النساء: ١٣٨]
 «به منافقان مژده بده که برای آنها عذاب دردناکی خواهد بود».

﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِی ٱلدَّرۡکِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِیرًا ١٤٥﴾ [النساء: ١٤٥]
«بیگمان منافقان در اعماق دوزخ و در پائین‌ترین مکان آن هستند و هرگز یاوری برای آنان نخواهی یافت (تا به فریادشان رسد و آنان را برهاند)».

﴿إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡکَٰفِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا ١٤٠﴾ [النساء: ١٤٠]
«شک نیست که خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد می‌آورد؛ (پس از مخالطه و مجالسه با ایشان بپرهیزید تا همراه آنان به آتش دوزخ گرفتار نشوید)».‏

■نفاق در عمل:
تمام اعمالی که انسان در ظاهر انجام می‌دهد اما در درون با اخلاص قلبی همراه نیست و خودش هم این دوگانگی را می‌داند، از مصادیق نفاق در عمل به حساب می‌آیند. نفاق در عمل شامل دایره بسیار وسیعی از اعمال و کارهای روزمره یک منافق بوده و از گستردگی زیادی برخوردار می‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

درمانگاه خدا

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم

فهمیدم بیمارم....

آزمایش خون گرفتند

معلوم شد که میزان ایمانم پایین امده

زمانی که دمای بدنم را سنجیدند

دماسنج 40درجه اضطراب نشان داد

ضربان قلبم را که گرفتند معلوم شد که قلبم  مدتی است برای خدا نمی تپد

به بخش ارتوپدی رفتم

بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم

فهمیدم مشکل نزدیک بینی هم دارم

چون جز خودم کسی را نمی دیدم

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم

معلوم شد که مدتی است صدای خدا را

انگاه که در طول روز با من سخن می گوید  نمیشنوم

خدای مهربان برای این همه مشکلات به من مشاوره ی رایگان داد

و من  تصمیم گرفتم

                                                                             از این پس تنها از دارو هایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم

هر شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانم,

صبح را با توکل به خدا  شروع کنم

 هر روز حداقل یک صفحه قرآن را با توجه به معنای آن بخوانم.

و زمانی که به بستر می روم به کارهای امروزم فکر کنم و از اشتباهاتم توبه نمایم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

اعتمادبه خدا

 

چاقو...اسماعیل را نکشت

آتش...ابراهیم را نسوزاند

نهنگ...یونس را نخوررد

دریا...موسی را نبلعید

با خدا باش و به او اعتماد کن تا پناه و نگهبانت باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی

کتابهای عربی، قرآن وپیام های آسمان متوسطه اول

کتب قرآن ، پیام های آسمان ، عربی دوره اول متوسطه

سال تحصیلی 97-96

     
                                                  
          
                   
         
               


 همکاران محترم ودانش آموزان جهت پیوستن به کانال هانه درتلگرام می توانید از طریق لینک زیر اقدام فرمایید.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریبوار خالدی